نمیدونم چی بگم که باورت شه جونمی ...
سلام پسر مامان این روزا همش در تکاپوی درست کردن اتاقت و سیسمونی هستیم ... مادر جونت گل کاشته برات یه عالمه وسایل خوشگل برات گرفته و با شوق از اومدنت حرف میزنه ... منم دستمو میذارم رو دلم و خدا رو شکر میکنم بخاطر خوشبختیام.پسرم دلم برای دیدنت تنگ شده بود تا بالاخره بعد از 9 هفته انتظار , هفته 28 برای دیدن روی ماهت با بابایی که برای دومین بار بود تو رو میدید رفتیم سونوگرافی . اولش کلی ناز کردی تا بالاخره تونستیم ببینیمت شیطونه بلا . ازت فیلم گرفت بابایی . خودم روزی چند بار نگاش میکنم همه چیزت ماشالا خوب بود هفته 28 بودی و وزن 1050 گرم که برای سن شما خیلی خوبه . الهی قربون پسرم برم که داره بزرگ م...
نویسنده :
مامان سیما
22:51